آشتی واقعگرایی و سازهگرایی پس از بررسی گرایشهای نوین در فلسفه علوم اجتماعی
این کتاب، شرحی است موجز از سیر تحول اندیشۀ اجتماعی، در مغربزمین، که نگارنده از فراز آن، با طرح دیدگاه خود، چشمانداز تلطیف منازعات واقعگرایان و سازهگرایان را دنبال میکند. فصل اول و دوم کتاب، بر پایۀ اثری از دلانتی واستریدم پدید آمده و شرحی از وضعیت تحول علوم اجتماعی در غرب پدید آورده است. در فصل سوم و چهارم، نگارنده، از یک سو سعی دارد تلاشهایی را که برای آشتی سازهگرایی و واقعگرایی به انجام رسیده است به تصویر بکشد و از سویی دیگر میکوشد تا طرحی نوین برای آشتی سازهگرایی و واقعگرایی مطرح نماید؛ طرحی که نسبیگرایی را تخفیف داده و آن را برای تلفیق با واقعگرایی آماده میسازد و روشی نیز در این راستا مطرح میکند.