به نام عشق
«سارا» پدر خود را در کودکی بر اثر حادثهای از دست داده است. مادر سارا برای گذران زندگی در کارگاهی مشغول به کار است و سارا نیز در اوقات بیکاری به کمک مادر میرود. مسئول کارگاه با دیدن سارا دلباختة او میشود؛ اما سارا و مادرش به او پاسخ منفی میدهند و به همین دلیل مادر دیگر برای کار به کارگاه نمیرود. پس از مدتی، عموی سارا، که بنا به دلایلی با خانوادة سارا رفت و آمدی نداشت، به همراه خانوادهاش به دیدار سارا و مادرش میآیند. در این دیدار «فرزاد» پسرعموی سارا دلباختة او میشود. اما سارا نسبت به او بیتوجه است. تا این که پس از مدتی سارا با معلمش «شهرام» ازدواج میکند. سارا به همسرش برای سفر به شمال میروند. در راه بازگشت از شمال اتفاقاتی رخ میدهد که مسیر زندگی سارا تغییر میکند.