خانهی رها شده
این داستان روایت زندگی زنی است از اهالی پاریس که همسرش را در جنگ جهانی دوم از دست میدهد. او با مرد باستانشناسی آشنا میشود که در آمریکای جنوبی سکونت دارد و با همسر بیماری زندگی میکند که نه بهبود مییابد و نه مرد قادر به ترک اوست. عشق و علاقهای که میان این دو به وجود میآید منحصر به یک ماه در سال میشود که آن دو همراه هم به دیدار موزهها در سطح جهان میروند. مرد در هر یک از این دیدارها کتابی مینویسد و زن آن را ویرایش میکند. آخرین دیدار آنها در لندن و زمانی است که قرار سال آینده را برای دیدار چند موزه نقاشی در آمستردام میگذارند؛ اما مرد به هنگام بازگشت بر اثر تصادف میمیرد و این حادثه پایان تمام انگیزهها و امیدها در زندگی زن است. او برای غلبه بر یاس و مبارزه با ناامیدی از همان آغاز سال به آمستردام میرود و در خانهای متروک ساکن میگردد. گفتنی است در این اثر، مبارزات زن برای به دست آوردن آرامش روحی و قبول واقعیت نبود مرد، به تصویر کشیده شده است.