فکر بهبود: جستارهائی در مشترکات فرهنگ انسانی و سازمان
حرکت انسان در زندگی فردی، سازمانی و اجتماعی حرکتی پیشرونده و رو به تکامل و تعالی است. هیچکس سکون و رکود را نمیخواهد و در هر نقشی که قرار میگیرد به دنبال بهبود وضع موجود و نیل به وضع مطلوب یا به عبارتی فکر بهبود است، بنابراین فکر بهبود تمامی زمینههای زندگی افراد را دربر میگیرد. در زمینۀ مشترکات فرهنگ انسانی و سازمانی نیز میتوان موضوعاتی را در نظر گرفت که دغدغۀ اصلی در تمامی آنها، توجه به جایگاه و نقش و تاثیر "انسان" در ارتباط با خویش، اجتماع و هستی و عامل مشترک در همۀ آنها "فکر بهبود" است که آدمی میتواند آن را در تمامی زمینهها ببیند و بیابد. با این نگرش، افراد در امر مدیریت و رهبری، ابتدا به رهبری خویش توجه میکند و سعی میکند فلسفهای برای مدیریت داشته باشند و سپس به انجام درست کارهای درست میاندیشند و از این رو به وادی عمل و صداقت وارد میشوند، از دستورالعملها و تظاهرها میگریزند، به رشد ظاهری قانع نمیشوند و به توسعۀ فکری میاندیشند، از جزئینگری میپرهیزند و کلاننگری پیشه میسازند، همیشه رویای مفید بودن در سر دارند، از اشتباهات خویش درس میگیرند و مراقباند موفقیت آنها به دام فریبنده تبدیل نشود و حقیقت نامشهود را نیز مینگرند. کوشش آنها از داشتن کشش به کمال و تعالی و سرآمدی و بهبود ریشه میگیرد. از این رو نگارنده در کتاب حاضر به اهمیت فکر بهبود در امور فردی، سازمانی و اجتماعی اشاره کرده است.