خونفروش
داستانهای چینی - قرن 20م.
«شوسن گوان» که به عنوان گاریچی در کارخانه ابریشم کار میکند و حقوق ناچیزش کفاف زندگیاش را نمیدهد با سر زدنهای پی در پی به رئیس بخش اهدای خون بیمارستان محلی از پس مخارج زندگیاش بر میآید، همانطورکه برای امرار معاش زن و سه پسرش تلاش میکند فواصل سرزدنهایش به طرز خطرناکی کم و کمتر میشود و... نویسنده در این رمان تصویری ناپایدار از زندگی مردم چین را در دوران «صدر مائو»، ارائه میدهد.