حوالی مرداب
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر داستانی فارسی با موضوع اجتماعی را روایت میکند. در این داستان قصه زنی است که در سن پانزده سالگی با خامی و بیتجربگی ازدواج میکند؛ خانواده همسرش با او بدرفتاری میکنند. او به ناچار تن به بچهدار شدن میدهد تا اخلاق همسر و خانواده او را با خود بهتر کند اما بیفایده است. پس از مدتی طلاق میگیرد و همسرش فرزندشان را میبرد و او را از دیدن پسرش محروم میکند. او در فراق پسرش افسردگی میگیرد. پدرش او را تشویق به کار و تحصیل میکند. با مستقل شدن قدری از افسردگیهای او کمتر میشود، سپس با مرد دیگری ازدواج میکند. همسر دوم با او ملایمتر و بهتر برخورد میکند؛ و وقتی دفترچه خاطرات او را میخواند، متوجه دلتنگیهای مادرانه او میشود، پس تلاش میکند و پسرش را به دیدن او میآورد.