پدربزرگ ماهی و رادیو
ماهیها - داستان / داستانهای کودکان
روزی روزگاری یک دهکده کوچک وجود داشت که در آن نهر آب کوچکی جاری بود. در نهر چندین خانواده؛ قورباغه، لاکپشت و ماهی با خوشی در کنار هم زندگی میکردند. خانواده ماهی از همه بزرگتر بود و مورد احترام همه قرار داشت، چراکه رادیوی بزرگی در خانه زیر آبشان داشتند که باعث غرور و افتخار آنها بود و... .