قاتلی در باران و دو داستان دیگر
«قاتلی در باران»، داستان کارآگاهی خصوصی است که از سوی شخصی، مامور تحقیق دربارۀ کتابفروشی میشود که کتابهای ممنوعه را به افراد گوناگون کرایه میدهد. اما کارآگاه زمانی به منزل وی میرسد که وی کشته شده است و دختری، در حالتی گیج و گنگ، در آنجا نشسته و به جسد مینگرد. کارآگاه تحقیقات خود را آغاز کرده و پس از کنکاش بسیار در زندگی کتابفروش و افراد مرتبط با وی سرانجام به حقایق بسیاری پی برده و درمییابد در این جریان عوامل مختلفی دخیل بوده که از آن جمله سوء استفادههای مقتول از دختران گوناگون برای تهیۀ عکسهای خارج از اخلاق را میتوان برشمرد. کارآگاه قاتل را مییابد و متوجه اخاذی وی از صاحبان عکسها میشود اما پیش از آن که بتواند کاری انجام داده یا وی را به پلیس معرفی کند، پدر دختری که شب آخر نزد مقتول بوده، از راه میرسد و با شلیک گلوله، او را از پای درمیآورد. این کتاب دربردارندۀ دو داستان پلیسی دیگر تحت این عناوین است: مردی که به سگها علاقه داشت؛ و پرده میافتد.