سبد سفارش شما خالی است!

کتاب حاضر، مشتمل بر مجموعة داستان‌های کوتاه عبرت‌آموز است. عنوان برخی از داستان‌ها عبارتند از: «گل سرخ»، «حاکم و غلام جوان عاشق»؛ «پیرمرد و الاغ پیر»؛ «پیرزن بدقدم»؛ «صدای زنگ‌ها»؛ «غرب‌زدگی»؛ «ناشکری» و... . در داستان «پیرزن بدقدم» ماجرای پیرزنی به نام «ننه خاتون» نقل شده که در یک آبادی با همسرش «مشهدی سلیمان» زندگی خوشی را می‌گذراند. ننه خاتون هیچ وقت بچه‌دار نشده بود، امّا بچه‌های آبادی زیر نظر او به دنیا می‌آمدند و بزرگ می‌شدند. همه به ننه خاتون احترام می‌گذاشتند تا اینکه پسر یکی از اهالی وقتی به خانة ننه خاتون رفت، بیمار شد و از آن روز شایعة شوم بودن ننه خاتون در آبادی پیچید و ننه‌خاتون، با شنیدن حرف‌های اهالی دلش شکست، امّا با اقرار پسر بیمار و علّت بیماری‌اش بر اثر بازی با یک سگ بیمار، اهالی به اشتباه خود پی برده و همگی از ننه خاتون دلجویی کردند. پیام داستان حاضر، دوری کردن از قضاوت عجولانه است.