دایره حقیقت
داستانهای فارسی - قرن 14
در کتاب حاضر، داستانی فارسی با موضوع اجتماعی درج شده است. «مسعود محمدی» جوانی بیقرار است که نسبت به همة مسائل بدبین است. او برای گرفتن نتیجة آزمایش مادرش به بیمارستان رفته و با خانم پرستاری با نام «سرلک» آشنا میشود. در همان روز با نیروی مرموزی به سمت فردی با نام «ناصر» کشیده میشود و با جستوجو درمییابد که او دوست دوارن کودکیاش بوده که به دلیل تصادف خواهرش «نسرین» به تهران آمده است. در پی اتفاقاتی، مسعود رؤیای زندگی مشترک را با نسرین در سر میپروراند که با مرگ او رؤیاهایش پایان مییابد. مسعود که تحت فشار خانوادهاش برای ازدواج قرار دارد پس از جستوجوهای بسیار شریک زندگی خود را یافته و با او ازدواج میکند.