هرکسی را صندوقی است صندوقت را بشکن کارگاه آموزش حقوق

هرکسی را صندوقی است صندوقت را بشکن کارگاه آموزش حقوق

در دفتر ششم مثنوی، قصة مفتون شدن قاضی بر زن جوحی چنین روایت شده که جوحی مردی فقیر و دارای کاری نامشخص بوده که هربار به خانه می‌رفته همسرش او را مورد سرزنش قرار می‌داده است. به همین دلیل ترفندی می‌اندیشید تا از فقر و سرزنش‌های زن نجات یابد. بدین‌ترتیب که به زن می‌گوید تو با نیرنگ، قاضی شهر را فریب بده و او را شبی به خانه بیاور و مفتون خود ساز. زن نیز شبی قاضی را به خانه آورده و زمانی که قاضی شیفتة زیبایی او می‌گردد، صدای در شنیده می‌شود. قاضی از ترس همسر زن برای پنهان شدن در داخل صندوقی قرار می‌گیرد. جوحی همان لحظه با زن بر سر این که از مال دنیا هیچ ندارد و صندوقش نیز به رغم تصور مردم خالی از زر و زیور است سخن می‌گوید و در ادامه می‌افزاید که این صندوق را فردا به حمالی می‌گویم تا آتش بزند تا همه دریابند که در آن چیزی وجود ندارد. حمال نیز فردای آن روز آمادة آتش زدن صندوق می‌شود. اما سرانجام قاضی با پرداختن مبلغی هنگفت از مرگ نجات می‌یابد. کتاب حاضر اقتباسی است از داستان مفتون شدن قاضی برزن جوحی از دفتر ششم «مثنوی معنوی» سروده مولانا.

قیمت چاپ: 2,000 تومان
نویسنده:

احمدرضا سلطانی

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa2.62

سال چاپ:

1388

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

76

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

گالینگور

شابک:

9789643586423

محل نشر:

شیراز-فارس - فارس

نوع کتاب:

تالیف