حنانه و دوستانش
داستانهای اجتماعی / سخاوتمندی
کتاب مصور حاضر، داستانی اجتماعی است که با زبانی ساده و روان برای کودکان و نوجوانان نگاشته شده است. در این داستان در یکی از روزهای قشنگ پاییزی حنانه مثل دفعات قبل آماده شد تا به مدرسه برود، او برای این که در مدرسه گرسنه نماند مقداری نان و پنیر و چند میوه و آبنبات برداشت و بهطرف مدرسه راه افتاد. او در مسیر رفتن به مدرسه یکی از دوستانش به نام کیمیا را دید.