میبخشم ولی فراموش نمیکنم
داستانهای فارسی - قرن 14
رمان حاضر، ماجرای زندگی دختری به نام «ماهان» است. ماهان دختر زیبایی است که با جواب مثبت دادن به یکی از اقوام ساکن آمریکا به نام «جهانگیر» روانة نیویورک میشود. او در حالی که از مرور خاطرات خوش گذشتهاش با دوستان و خانواده لذّت میبرد، وارد زندگی سرد و بیروح با جهانگیر میشود. ماهان چند سال زندگی در آمریکا را تجربه کرده و سرانجام به پوچی میرسد. جهانگیر علیرغم ظاهر بیتفاوت خود، علاقة خاصی به ماهان دارد و او را نمیتواند فراموش کند. بعد از مدتی جهانگیر به ایران آمده و به اتّفاق خانوادهاش برای زندگی به روستایی میرود و سعی خود را برای آبادانی آنجا آغاز میکند. ماهان نیز به او پیوسته و زندگی سرشار از عشق و سعادت خود را شروع میکنند.