سبد سفارش شما خالی است!

در این داستان، دختری به نام "کبریا" عاشق پسری از همکاران پدرش می‌شود. اما او که "کامیار" نام دارد، پیش از این ازدواج کرده و از همسرش جدا شده است. این دو پس از چندی نامزد می‌شوند، اما این امر دیری نمی‌پاید و هر یک با شخص دیگری ازدواج می‌کنند. کبریا که به خارج از کشور رفته برای مدت کوتاهی به ایران می‌آید و به طور اتفاقی با کامیار برخورد می‌کند، در حالی که او سخت گرفتار اعتیاد شده است و.....