گرگ و میش
داستانهای آمریکایی - قرن 20م.
«بلای» 17 ساله، شهر «فتیکس» را به منظور زندگی با پدرش در «فورکس» در واشنگتن ترک میکند. در مدرسة فورکس، او با پسر فوقالعاده زیبایی به نام «ادوارد» برخورد میکند که جذبة مقاومت ناپذیری از طرف او احساس میکند. او عاشق ادوارد میشود و در برخوردهایش با او متوجه میشود که ادوارد یک انسان کامل نیست و یک خونآشام است. قسمتی از وجود ادوارد چنان قدرتمند و ترسناک است که رفتهرفته بلا را نیز درگیر کرده و او را به سوی ماجراهای ترسناک و پیشبینی نشده و سرنوشت نامعلومی میکشاند.