گرگ تنها
داستانهای آمریکایی - قرن 20م.
کتاب حاضر دربردارندة داستانی آمریکایی است. نویسنده در این کتاب، در مورد وضعیت پزشکی یک بیمار با ضایعة شدید مغزی و تصمیمگیری در مورد قطع درمان او از دیدگاه اخلاقی و عاطفی و جنبههای قانونی این مسئله سخن میگوید. در این داستان آمده: «لوک وارن»، بیولوژیستی معروف است که برروی گرگها تحقیق میکند. او و دخترش، «کارا»، یک شب دچار تصادف شدیدی میشوند. پسر لوک، «ادوارد»، شش سال قبل بعد از دعوایی شدید با پدر، خانه را ترک کرده و در این سالها در تایلند زندگی میکرده است. همسر لوک نیز از او جدا شده و زندگی جدیدی تشکیل داده است. لوک دچار آسیب مغزی شدید شده و دکترها معتقدند که بهبود پیدا نمیکند. حالا ادوارد به عنوان نزدیکترین فامیل لوک، مجبور است در مورد قطع درمانهای حمایتی پدرش و اهدای اعضای او تصمیم بگیرد. کارا مخالف قطع درمانهای حمایتی است و منتظر معجزهای است تا پدرش بهبود پیدا کند.