نظافتچی
"نظافتچی" وقتی کف راهرو را طی میکشید رد چکمههایش بر تمیزی میماند، به همین دلیل از آن پس طی دیگری برمیدارد و در همان حرکت رو به جلو از پشت بر روی رد پاها میکشد. اما دیگر هیچکس نمیداند او در کجای راهرو است... کتاب پیش رو مشتمل بر پانزده داستان کوتاه کوتاه یا مینمال تحت این عناوین است: "تخت جمشید"، "جوالدوز"، "هدیهی مادر"، "ملاقات با کافکا"، "کور عینکساز"، "بچهای که راهش را گم کرده بود"، "چشمان باز"، "گربهها دیگر از آدم نمیترسند"، "حباب"، "سخنرانی من"، "صحنهی اصلی نمایش در تئاتر"، "مشکلترین کار"، "سخنان نهفته"، "نظافتچی" و "اسیر و اسیر" است.