حسرت عشق
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، دربردارندة داستانی با موضوع عاشقانه است. «شمیم»، دختری هفده ساله است که پدرش فوت کرده و در دانشگاه شیراز، در رشتة حقوق ادامة تحصیل میدهد. خواهر بزرگ او، «شیدا»، با فردی به نام «حمید» ازدواج کرده و برادر حمید، «امیر»، عاشق شمیم شده و با او ازدواج میکند. بعد از مدّتی، امیر که عشقی خالص را به شمیم تقدیم کرده، متوّجه تعییر رفتار شمیم شده و پی به رابطة عاشقانة شمیم با جوانی به نام برهان میبرد. امیر قصد دارد که شمیم را ببخشد. امّا شمیم از او جدا میشود و به امید ازدواج با برهان، به دیدار او میرود. این درحالیست که برهان به اصرار مادرش، با دختری به نام «نگار» ازدواج کرده است. این ماجرا، حسرت عشق خالصانة امیر و حسّ فریب خوردن را در شمیم به وجود میآورد و این تجربه، با بهای سنگینی برایش تمام میشود.