کبوتر باهوش

کبوتر باهوش

داستان‌های آموزنده / افسانه‌های عامه

روزی صیادی در دشت‌ دامی پهن کرد و روی آن را با گندم پوشاند و از آنجا دور شد. چیزی نگذشت که یک دسته کبوتر گرسنه به سمت گندم‌ها رفتند و هنگامی که دانه‌ها تمام شد قصد پرواز کردند و دریافتند در دام اسیر شده‌اند. از طرفی صیاد هر لحظه به آنها نزدیک‌تر می‌شد، یکی از کبوترها به نام «طوقی» که از همه با هوش‌تر بود، گفت که همگی باید به یک‌باره پرواز کنیم تا دام را از جا برکنیم صیاد شاهد ماجرا بود، اما کاری از دستش برنمی‌آمد. کبوترها کم‌کم دور شدند تا این که به جنگل رسیدند. در جنگل دوست طوقی ـ موشی به نام «زبرا» ـ کمک کرد تا همة کبوترها از دام رهایی یابند. کلاغی که شاهد ماجرا بود تصمیم گرفت زبرا را به عنوان دوستش انتخاب کند. این کتاب اقتباسی است از یکی از داستان‌های «کلیله و دمنه» که به زبان ساده برای کودکان بازنویسی شده است.

قیمت چاپ: 1,500 تومان
تصویرگر:

بهنام بابازاده

ناشر:

خانه هنر

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1392

نوبت چاپ:

4

تعداد صفحات:

12

قطع کتاب:

خشتی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789642879427

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف