غنچهای که میخواست زودتر گل بشود
داستانهای تخیلی - ادبیات کودکان و نوجوانان
کتاب مصور حاضر، داستانی تخیلی است که با زبانی ساده و روان برای کودکان نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «روزی روزگاری در گذشتههای نزدیک، دختر خوب و زیبایی به نام «غنچه» با پدر و مادر مهربانش زندگی میکرد. «غنچه» از کودکی آرزو داشت زودتر بزرگ شود. او همیشه از مادرش میپرسید که کی بزرگ میشود. «غنچه» کلاس اول و دوم و سوم را با نمرههای عالی قبول شد و به کلاس چهارم رفت و اکنون نهساله بود و کمکم دهساله میشد. «غنچه» یواشیواش فهمید که درسهای کلاس چهارم را خوب متوجه نمیشود. او بیشتر از سال قبل تلاش میکرد و درس میخواند اما باز هم نتیجهای نداشت».