رمان تاریخی
داستانهای تاریخی - قرن 14 - تاریخ و نقد / داستان - تاریخ و نقد
«گئورک لوکاچ» بنا را بر این میگذارد که انسان موجودی است جامع، و هنگام بررسی او باید همة ابعاد وجودش را اعم از اجتماعی، سیاسی، زیستی، اقتصادی و از این قبیل در نظر گرفت و فروکاستن وجود او به یکی از این ابعاد کار اشتباهی است. به عقیدة او، نویسندة رمان باید همان قاعدهای را رعایت کند که حماسهپرداز عصر کهن از نظر هگل رعایت میکرد. در واقع او هم باید انسان را در کلیت خود نشان دهد و هم جهان او را در کلیت. به این معنی که باید هنگام تجسم شخصیت خاص هر فرد به آن ابعادی از وجود او بپردازد که در عین حال جنبهای کلی و عام هم دارند و از طرف دیگر به تجسم کلیة ابعادی بپردازد که در حیطة اجتماع و فرهنگ و سیاست زندگی او را میسازند، بر آن تاثیر میگذارند یا دگرگونش میکنند. در کتاب حاضر لوکاچ به طرح دیدگاهها و آرای مختلفی دربارة دورههای مختلف رمان تاریخی و نیز شرح و نقد رمانهای نمایندة این دورهها و زمینههای تاریخی ـ اجتماعی شکلگیری آنها میپردازد. وی افزون بر این، روششناسی خود را (که تکیه بر شکل و فرم است نه بر محتوای رمانهای تاریخی) شرح میدهد.