داستانهایی از عاقبت بیحجابی و هوسرانی
یکی از علمای بزرگ برای آنکه به محضر امام زمان(عج) شرفیاب شود، ختم زیارت عاشورا را در چهل جمعه آغازمیکند. ایشان میفرمایند: در یکی از آخرین جمعهها، شعاع نوری را دیدم که از خانهای در آن نزدیکی میتابید. به دنبال نور رفتم و درآن خانه حضرت ولیعصر را مشاهدهکردم. درآن خانه جنازهای نیز وجودداشت. حضرت فرمودند: چرا این گونه دنبال من میگردی؟ مثل این باش، تا من دنبال شما بیایم. این جنازهی بانویی است که در دورهی بیحجابی، هفت سال از خانه بیرون نیامده تا مبادا نامحرم او را ببیند. داستان مذکور یکی از چندین داستانی است که با هدف آشنایی جوانان با عاقبت رعایت و عدمرعایت حجاب، در این مجلد گردهم آمدهاند. داستانها به عصر و زمان خاصی تعلقنداشته و دوران آغازین اسلام تا عصر حاضر را دربرمیگیرند.