یغمای بهار
داستانهای فارسی - قرن 14
رمان «یغمای بهار»، به روایت داستان «دلارای» و «آرش» میپردازد؛ دلارای که از ایل جدا شده و به دنبال یافتن امنیتی گمشده، پای به روستایی اربابی میگذارد، حالا گرفتار احساسی ممنوع به آرش - خان - شده است. آرش به امید فرار از محدودیتهای روستا در جوانی ایران را ترک کرده و حالا پس از هشت سال، به روستایش بازمیگردد تا سامانی به اوضاع دهد. اما سرنوشت، ماجراهایی را برای هر دو رقم زده است ...