لاکپشت فیلی
داستانهای فارسی - قرن 14
در این رمان که برای نوجوانان نگاشته شده، راوی پس از گم شدن لاکپشتش، حرفهای پدر دربارهی لاکپشتی فیلی را به یاد میآورد. (لاکپشتی که خیلی بزرگ است و صد سال یا بیشتر عمر میکند). پس از مدتی لاکپشت پیدا میشود و بر اثر آن اتفاقاتی رخ میدهد و... در بخشی از داستان آمده است: "وقتی لاکپشت ما که اندازهی یک کدو بود، یک مرتبه گم شد، هیچوقت آرزو نکردم که برگردد. مادرم گفت که او جای دوری نمیتواند برود. حتما یک روز برمیگردد. اما نه این که لاکپشت آهسته آهسته راه میروند. اگر تا سر خیابان هم رفته باشد، صد سال طول میکشد تا برگردد. تا آن موقع حتما برای خودش یک لاکپشت فیلی شده".