پیترپن سرخپوش
داستانهای کودکان (انگلیسی) - قرن 20م.
«پیترپن» پسربچهای است که وقتی میشنود پدر و مادرش دربارة بزرگشدن او حرف میزنند از خانه میگریزد و در پارک با پسری آشنا میشود و با او به «نورلند» - سرزمینی که بچّهها در آن هرگز بزرگ نمیشوند- پرواز میکند. در آنجا بچّههای گمشده را نگهداری میکنند. پیترپن از دختری به نام «وندی دارلینگ» میخواهد به همراه برادر کوچک خود به نورلند برود و مادر بجّههای گمشده شود. آنها همگی به نورلند سفر میکنند، امّا ناخدا «هوک» دزد دریایی بدجنس و دشمن پیترپن برای آنها دردسرهایی به وجود میآورد. در این میان پیترپن هوک را شکست میدهد. کودکان گمشده همراه وندی و برادرش به لندن برمیگردند. پدر و مادر وندی سرپرستی کودکان گمشده را هم قبول میکنند. حالا سالها گذشته و دوستان قدیمی پیتر بزرگ شدهاند. کابوسهای عجیبی از شکاف دیوار میان نورلند و دنیای آنها رد شدهاند و دوستان پیترپن را نگران او و نورلند کردهاند. برای همین آنها به نورلند پرواز میکنند و در آنجا ماجراهای هیجانانگیز و عجیبی را مشاهده میکنند.