خدا هست جای نگرانی نیست
نثر فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، مجموعهای از قطعات ادبی و درواقع مناجات با خدا است که با زبانی ساده و روان نگاشته شده است. در بخشی از کتاب میخوانیم: «خداوند آسمان را به باران مزین کرد. دلها را به نور حکمت حیات بخشید. زمین را به سبزه آراست. گلها را با طبیعت موزون کرد. از هر آفریدهای جفت آفرید. شاخههای درختان را با اسمان عجین کرد. کوهها را بر زمین استوار گردانید و فقط در برابر همه عظمت از آفریدهاش خواست پاک زندگی کند. آیا با اینهمه آفرینش، ما مدیون خدا نیستیم؟ خداوند درک میشود ولی قادر به توصیفش نیستی. آشکارا و ضروری است. بیناست، ما راه نمیدانیم».