دید و بازدید
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
در این مجموعه دوازده داستان کوتاه از "جلال آل احمد" جمع آمده است که نویسنده در هر دوازده داستان به انتقاد وضعیت موجود آن دوره ـ که سراسر کشور در هرج و مرج ناشی از هجوم بیگانگان استعمارگر و بعد از آن دست و پا میزند ـ میپردازد. در اولین داستان کتاب که "دید و بازدید" نام دارد، راوی جوان شاعری است که در اولین دیدار سال نو به دیدن یک استاد ادبیات میرود. این استاد ادبیات که وانمود میکند همیشه در میان انبوهی از کارهای ادبی و هنری غرق است، مهمانانی از اشراف و شخصیتهای مهم حکومتی دارد و خود نیز آدم بیدردی است که از اجتماع دردمند خود تنها شنیده و آنها را در شعرهایش میسراید. راوی بعد از فرار از این اجتماع کسل کننده به دیدن مادربزرگ میرود که مرتب حرف میزند و جوان راوی فرصتی مییابد تا در خانهی بیریای این پیرزن دلی از عزا درآورد. خانهی بعدی خانهی رئیس ادارهی دوست راوی است خودش خجالت میکشید به تنهایی به خانهاش بود؛ اما وقتی در خانهی رئیس را میزنند، کلفت خانه میگوید که آقا به مسافرت رفته است. این بار راوی به دیدار روحانی محل میرود. مهمان آقا و خود آقا نیز نمایندهی آدمهای ظاهر نمایی هستند که از خدا و پیغمبر تنها جملههای کشدار و غلیظ و شدید عربی را آموختهاند. سرانجام جوان راوی یکرنگی و صداقت را در میان مردم ساده و بیآلایش پایین شهر میبیند که لباسهای نوی سادهای پوشیده و با یک اتوبوس شرکت واحد، با شادی و خوشحالی واقعی به دید و بازدید عید میروند.