سایهی عقاب روی پیادهرو
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم: «دستهای «ستاره» یا هر زن دیگری خیلی ظریف و کمجان تر از آن است که اینطور بیرحمانه چاقو را توی تن یک آدم به حرکت دربیاورد. دستهایی بزرگ و پرقدرت میخواهد. دستهای مردانه؛ نمیتوانم تاری چشمهام را کاریاش بکنم».