مهریه هستی
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی روان و از منظر من راوی نگاشته شده است. داستان از زبان پسری به نام «احمد» روایت میشود که عاشق دختری به نام «هانیه» است. در داستان میخوانیم: ««احمد» عاشق «هانیه» است، آنها در یک دانشگاه درس میخوانند. اما «هانیه» به او بیمحلی میکند، روزی که «هانیه» ارائة فیلمنامه دارد و همة بچهها در کلاس فیلمنامة او را بهنقد میکشند، «احمد» برای نجات «هانیه» خود را به غش کردن میزند تا کلاس را به هم بزند. بالاخره رابطة او و «هانیه» خوب میشود. آنها باهم ازدواج میکنند، اما پس از 4 ماه «هانیه» مهریة سنگینش را به اجرا میگذارد و همه چیز تغییر میکند».