رازهای آشکار (اولین مجموعه داستان سریالی)
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، مجموعهای از داستانهای کوتاه سریالی است که با زبانی ساده و روان نگاشته شدهاند. «تلختر از لبخند»، «قصد بدون عمد»، «تنهایی»، «حقیقت وهمانگیز»، «رویای واقعیت»، «صبر عجولانه»، «ناحق گرفتنی»، «دفتر خاطرات»، «رازهای آشکار» و «پرتتر از سکوت» عنوانهای برخی از داستانهای این کتاب هستند. در داستان «تلختر از لبخند» میخوانیم: «شاید زمان مناسبی رو برای گفتنش انتخاب نکردم، همه می گن دیگه آخرشه ولی من باورش ندارم. آنچنانکه او را میدیدم نبود، هرگز آنچه نشان میداد نبود. افکارش او را میساختند ولی از درون شکل میگرفت، هرگز بغض نکرد».