دشتبان و هیپی
داستانهای فارسی - قرن 14
آقای «ادوارد» در یکی از شهرهای کوچک جنوب انگلستان متولد شد و پس از جنگ جهانی دوم با دختری زیبا به نام «کاترین» ازدواج میکند و صاحب دو دختر به نامهای «ماری» و «ماریون» میشود. ماری، دختری سرکش و مغرور است که پدرش دوست دارد او نخستوزیر انگلستان شود. ماری وارد دانشگاه میشود و با پسری به نام «رابرت» نامزد میکند. ماری پس از یک سال تصمیم میگیرد برخلاف رای پدر و نامزدش دانشگاه را رها کرده و آنگونه که خود دوست دارد زندگی کند، ماری به دنبال چه بود؟