کویر من
«کویر من» روایت یک نبرد آرام و همیشگی است؛ نبرد میان روزمرگی، قفس تن، پرندة روح و البته اهریمن، نبردی که حضور وجود مطلق (خدا) در آن حس میشود و شاید یک اندیشة فراگیر باشد، برای آنانکه که زنده بودن را فقط نفس کشیدن نمیدانند. «کویر من» از آن حیث تاملپذیر است که مخاطب را به داوری وادار میکند؛ داوری دربارة اتفاقاتی که هر روزه برایمان رخ میدهد یا شاهد آنها هستیم و قضاوت دربارة آدمها و رفتارهای آنان که هرروزه، به سادگی از کنارشان میگذریم، یا دربارة آنها میاندیشیم. نگارنده در پایان میخواهد این نکته را یادآوری کند که همة بودنها از خداست؛ بودنهای مجسم. چون وجود ما، همه در وجود ذات متعال اوست.