همان لنگه کفش بنفش
داستانهای کودکان و نوجوانان
این داستان تخیلی، درباره لنگه کفشی است که نویسنده در کنار استگاه اتوبوس مییابد و او را با خود به خانه میبرد. این در حالی است که در گفت و گو با لنگه کفش علت گم شدنش را جویا میشود؛ سپس تصمیم میگیرد داستان او را از هنگامی که نوجوانی او و لنگه همتایش را در کنار رودخانه از پای در میآورد تا زمانی که سرانجام جفت گمشدهاش را باز مییابد به رشته تحریر درآورد. بدین ترتیب داستان حاضر شکل میگیرد. این داستان مصور و رنگی برای گروه سنی "ج" و "د"، تدوین شده است.