مثلها و قصههایشان: قصههای پاییز
مثلها / ضربالمثلهای فارسی / داستانهای تمثیلی / داستانهای تخیلی / افسانهها و قصههای ایرانی
"تخممرغ دزد شتر دزد میشود"، روایت کودکی است که به دلیل عدم عکسالعمل مادر نسبت به ربودن تخممرغهای همسایه، به دزدی حرفهای تبدیل میشود. سرانجام نیز زمانی که او را نزد قاضی میبرند میگوید مقصر اصلی این کار مادرم است. بنابراین به جای بردن کودک به زندان مادر وی را بازداشت میکنند. کتاب حاضر حاوی داستانهایی است که هریک ضربالمثلی معروف را دربردارد و از آن جمله است: تخممرغ دزد شتر دزد میشود؛ تو از من، من از بیرون؛ حلاج گرگ شده؛ به هزار و یک دلیل؛ دوستی با مردم دانا نکوست؛ پوست خرسی را که شکار نکردهای نفروش؛ و دزد میگوید خدا صاحبخانه هم میگوید خدا. این مجلد از مجموعۀ "مثلها و قصههایشان" به فصل پاییز اختصاص یافته و در سه بخش "قصههای مهر"، "قصههای آبان" و "قصههای آذر" فراهم آمده است.