قربانی دیگرانیم و جلاد خویش: کالبدشکافی روانشناختی اسطورهای ایزیس و ازیریس
برای همهی انسانها گاهی پیش میآید که حس کنند هیچ چیز دیگری در جهان معنا ندارد و از درون احساس شکست کنند. گاهی این خستگی و ناراحتی به اتفاقی تلخ در زندگی باز میگردد، مثل طلاق، بیماری، بیکاری و... گاهی نیز دلیلی درونی دارد، مثل احساس پوچی و احساس این که سررشتهی همهی امور از دست ما خارج شده و همهچیز علیه ما است. احساسی که نمیتوانیم در برابرش مقاومت کنیم و شباهت به غمی بزرگ، خستگی شدید یا بیمیلی به زندگی دارد. در این مواقع انسان وسوسه میشود خویش را قربانی نشان دهد و دیگران (والدین، فرزندان یا دوستان) را متهم کند که در این خستگی و شکست او نقش داشتهاند. نگارندهی کتاب حاضر به خواننده نشان میدهد، ما در این مواقع صرفا قربانی خویش هستیم. وی با تفسیر تجربیات و دشواریهای زندگی، ما را به خودشناسی راهنمایی میکند و نشان میدهد تا چه اندازه قربانی خویش هستیم و این ما هستیم که باید خوشبختی خویش را بسازیم.