کتاب وحشی
داستانهای اسپانیایی - قرن 20م.
خوان برای تعطیلات تابستانیاش حسابی برنامه چیده، ولی مادرش همه نقشههای او را نقش بر آب میکند؛ و آن را به خانه عمو تیتو که یک کتابخوان قهار است، میفرستد. خوان، باید از بین هزاران کتاب توی کتابخانه عمو تیتو، کتاب وحشی را پیدا کند؛ کتاب چموشی که دم به تله نمیدهد و لابهلای صفحاتش، رازی را پنهان کرده که فقط یک نفر میتواند از آن سر در بیاورد: کسی که بتواند او را شکار کند.