کوچ
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
کتاب حاضر دربردارنده مجموعه پنج داستان کوتاه فارسی، با موضوع اجتماعی و با عنوانهای «میخوای بری بهشت؟»، «عنبر»، «مائده»، «کفشهای میرزا محمود عطّار» و «کوچ» است. در خلاصه داستان «کفشهای میرزا محمود عطّار» آمده: «میرزا محمود»، عطّار شهر، کفش گرانقیمت و خاصی از شهر مدینه خریداری کرده و در مناسبات خاص آن را میپوشید. روزی به مناسبت درگذشت یکی از اهالی، کفش خود را پوشید و به مسجد رفت. کفش او دزدیده شد. میرزا محمود به مدّت دو هفته در مسجد ماند تا کفشش پیدا شود. این کار او بازاریهای دیگر را نیز به مسجد کشاند و اعتصاب شدید و کسادی بازار باعث خشم مردم شد. بعد از چند روز، کفش میرزا محمود پیدا شد و این ماجرا برای اهالی درس عبرتی شد تا دیگر از مسجد دزدی نکنند.