سفر سیلکا: براساس داستانی واقعی از عشق و استقامت
داستانهای انگلیسی - قرن 20م.
«سیلکا» که دختری 16 ساله است به اردوگاه «آشویتس - بیرکناو» اعزام میشود و فرمانده اردوگاه مجذوب زیبایی او میگردد. این دختر نوجوان بهرغم میلش از زندانیهای زن دیگر جدا میشود و به سرعت درمییابد که قدرت، حتی اگر ناخواسته باشد میتواند بقای انسان را تضمین کند. جنگ جهانی دوم به پایان میرسد، اما مشکلات سیلکا تمام نمیشود و ارتش شوروی او را به جرم همکاری با دشمن برای گذراندن محکومیتی 15 ساله به اردوگاه کار اجباری در سیبری میفرستد. سیلکا هر روز با مرگ و زندگی در مبارزه است اما در همین ایام به وجود نیرویی در خود پی میبرد که حتی تصورش را هم نمیکرد آن را داشته باشد. او در سختترین شرایط، با کمک پزشکی مهربان در بیمارستانِ اردوگاه، به پرستاری بیماران روی میآورد. سیلکا در این موقعیت جدید، دوستانی مییابد و متوجه میشود که حتی در سختترین شرایط نیز قلبش میتواند برای عشق به دیگران بتپد.