سکوتی که شنیده شد ...
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم: «زلالی و شفافیت آب بیشباهت به آینه نبود طوری که بهراحتی میتوانستم چهرهام را در آن ببینم. همیشه از چهره خودم بیزار بودم. دلم میخواست چشم و ابروی من هم مثل بقیه زیبا بود. اما رنگ آبی چشمانم چهرهام را با بقیه متفاوت کرده بود».