آخرین عاشق
کتاب حاضر مجموعهای است از چند داستان کوتاه که عناوین برخی از آنها بدین قرار است :((آخرین عاشق))، ((اندوه زن))، ((از تنهایی))، ((سو ظن))، ((یک اتفاق ساده))، ((بیچاره مادر)) و ((دو فصل تلخ)). ((آخرین عاشق)) داستانی است در بیان عشق مردمان ترکمن .((عاشق نورجهان)) قهرمان اصلی داستان نوازندهای است که به تنهایی زندگی میکند .((مهدخت)) عاشق دیرینه اوست که با شنیدن صدای سازش از آلاچیق خود خارج میشود .او از جوانی دلباخته نورجهان بوده و گذشت سالیان طولانی نتوانستند اندکی از عشق او بکاهد .روزی سواران ((میرمحمد)) نزد نور جهان میروند و از او میخواهند تا در مهمانی میرمحمد برای آنان ساز بنوازد .اما او از رفتن به مهمانی سرباز میزند .در پی آن، سواران میر محمد با نور جهان درگیر میشوند و مهدخت به حمایت از شاه جهان وارد میدان میشود و....