یک روز در اتوبوس
«نیما» هر روز به اتفاق پدر یا مادر به مدرسه میرفت. اما یک روز صبح پدر و مادر هر دو کار داشتند و نمیتوانستند نیما را به مدرسه برسانند، به همین دلیل نیما تصمیم گرفت به اتفاق دوستش «میثم» با اتوبوس شرکت واحد به مدرسه برود. میثم و نیما در صف ایستاده بودند، اتوبوس از راه رسید و نیما که تا حالا سوار اتوبوس نشده بود با عجله خود را به در اتوبوس رساند تا سوار شود، اما میثم به او تذکر داد که باید در صف بایستد و نوبت را رعایت کند، آن روز نیما از میثم مسائل مهمی دربارة طرز استفاده از اتوبوس، از جلمه رعایت نوبت، رعایت حال افراد پیر و معلولین، چگونگی درست نشستن در اتوبوس، چگونه سوار و پیاده شدن و... یاد گرفت. این کتاب مصور شمارة 1، از سری کتابهای چگونه از وسایل نقلیة عمومی استفاده کنیم است و برای کودکان گروه سنی «ب» و «ج» به نگارش درآمده است.