روزهای گل سرخ
"شادی"، زن جوان و توبهکرده که بر اثر تصادفی زمینگیر شده، نیت کرده است که تمامی گلابهای به دست آمده از باغهای گل محمدی خویش را نذر حرم امام رضا (ع) کند. همسرش که تنها به طمع ثروت و پول وی با او به زندگی ادامه میدهد با طرح نقشهای به همراه مستخدم منزل لاله، سعی دارد تمام دارایی شادی را تصاحب کرده و از وی جدا شود. این دو زمانی که متوجه نذر زن میشوند، تصمیم به قتل وی میگیرند، اما در انجام آن ناکام میمانند. روزی وکیل شادی، سعدی، به وی خبر میدهد که معجزهای رخ داده و با وجود بارش تگرگ و از بین رفتن تمام گلهای محمدی در باغهای اطراف، تنها باغ آنها از این آسیب در امان مانده است. همین موضوع شادی را برای اجرای نذرش مصممتر میکند و گلابها برای شستوشوی حرم به مشهد فرستاده میشوند. سیامک و لاله با ربودن جواهرات و طلاهای شادی، با هم از خانه میگریزند، اما در راه تصادف کرده و به سختی مجروح میشوند. شادی با شنیدن خبر آنها را بخشیده و برای سلامت آنها دعا میکند. نمایشنامهی پیش رو در شانزده صحنه و با شخصیتهای شادی، سیامک، لاله، و سعدی قابل اجرا است.