حسرت
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم: «نزدیک به مرز سیوپنجسالگی هستم چشمانم را میبندم. تمام خاطرات پانزده سال پیش، در کمتر از یک دقیقه از ذهنم عبور میکند. خوب که به گذشته خیره میشوم متوجه میشوم که تمام این سالها یک دستاورد برایم داشته و آن اینکه به هیچچیز و هیچکس عادت نکنم».