افصون
داستانهای کودکان (آمریکایی) - قرن 20م.
«سیپتیموس هیپ» در شب تولدش ناپدید میشود و قابلهاش اعلام میکند که مرده است. همان شب، سیلاس، پدر او، در برفها به نوزاد دیگری برمیخورد که سر راه گذاشته شده است؛ دختری با چشمهای بنفش، سیلاس دختر را مثل فرزند خود بزرگ میکند. اما این که دختر اسرارآمیز کیست و چه بر سر پسر سیلاس یعنی سیپتیموس آمده است در طی داستان مشخص میگردد. کتاب حاضر، شمارة نخست از مجموعة «سیپتیموس میپ» است.