آزمون آتش
داستانهای فارسی - قرن 14
«نگین» بعد از چند سال آشنایی با برادر دوستش، «بهداش»، عاشق وی شده و به عشق دیرینة او پاسخ میگوید و زندگی مشترک خود را شروع میکنند و بعد از چند سال صاحب دو فرزند به نام «رامتین» و «رامین» میشوند. در این فاصله نگین به پیشنهاد بهداش در رشتة روانشناسی فارغالتحصیل میشود. آنها زندگی آرامی دارند تا زمانی که فرزندان به دورة جوانی پای میگذراند و نگین زن بیوه و درماندهای به نام «گلریز» را به خانه میآورد. به تدریج بهداش با گلریز ارتباط پیدا میکند. وقتی نگین به ماجرا پی میبرد بهداش را ترک میکند و به همراه دو پسرش به کانادا میرود. به این ترتیب تمام افراد خانواده در مسیر و سرنوشتی نامعلوم پای میگذراند.