گناه دیگران
داستانهای فارسی - قرن 14
«کامیار»، وکیل دادگستری است. دو سال قبل زنی به نام «مهرانگیز» به دفتر او میآید و از کامیار میخواهد که هویت مردی به نام «بهمن نادریان» را برایش بیابد تا با خیال راحت با او ازدواج کند. کامیار در ابتدا این کار را قبول نمیکند اما با پیشنهاد مهرانگیز مبنی بر اینکه با این کار «گلی» نامزد کامیار که سالهاست کامیار از او بیخبر است را به او میرساند، کامیار کار تحقیقاتی خود را شروع میکند و...