این بیمارستان خصوصی نیست و 14 داستان کوتاه دیگر
در داستان کوتاه «این بیمارستان خصوصی نیست» مردی بیمار در عالم رویایی خود حوادثی را که تصور میکند برایش اتفاق افتاده مرور میکند، در میان این حوادث، مرگ خود و اینکه میبایست در سردخانه و میان اجساد دیگر باشد، بسیار مشمئز و ناراحتکننده است. به همین دلیل او از خداوند درخواست میکند تا فعلا نمیرد. دیگر عناوین داستانهای این مجموعه عبارتاند از: سلام خانم منشی؛ عدل؛ بخشش؛ با اجازة بزرگترها؛ هشت صبح، سرقت؛ جالینوس؛ تا هفتة دیگر؛ لوطی؛ مهمان؛ بیابان؛ اندر حکایت آقای کارمند؛ ضعیف و ضعیفه؛ و یار و آخرین خاطره.