نان خاله نبات
داستانهای ترکی - ایران - قرن 14
اثر حاضر، از داستانهای ترکی، ماجرای نوعروسی به نام «نبات» است. نبات جوانی 24 ساله و همسر وی پیرمردی 62 ساله و بیمار است. به زودی نبات همسر خود را از دست میدهد و با فرزند یکسالهاش «قیام» به زندگی در کنار رود «کرد» در روستای «پویلو» از توابع «آقستافا» ادامه میدهد. نبات با مهربانیها و شادیهای خود، روستا را غرق نور و صلح میکند و به خاطر نانهای خوشمزهای که میپزد مشهور شده و به «آنا نبات» ملقب میشود. قیام نیز که عاشق مادر خود است، دوران تحصیل، جوانی، عشق و عاشقی را در طول زمان طی کرده و سرانجام تابوت مادر همیشه عاشق خود را برای بردن به قبرستان به دوش میکشد.