تلونه (سرگردان)
در اثر حاضر، نویسنده قصه سرگردانی، آشفتگی و بیهدفی خود را در زندگی به رشته تحریر درآورده که شرح آن بدین قرار است :ـبا حالتی ماتمزده و سر و وضعی آشفته از خانه اجارهای خارج میشود و تلوتلوخوران در خیابانها سرگردان است ...همه دیوانهاش میخوانند ...پس از ساعتها پیادهروی، سر از پارک درمیآورد و در اثر یک اتفاق با دختری ((محبوبه)) نام آشنا میشود و این آشنایی موجب پیوند عمیقی میان آنها میشود، به طوری که احساس میکنند سالهاست همدیگر را میشناسند ...