در انتهای کوچه پرنده
کتاب حاوی نو سرودههایی است با قطعاتی از این دست :باورمان نکردند/ حرف در ابتدای گلویمان خشکید/ و بغض در چشمانمان شکست/ باورمان نکردند/ دستمان/ سخاوت را از یاد برد/ و پایمان/ بیمقصد به راه افتاد/ دیگر حتی/ با لالایی هم به خواب نمیرفتیم/ مادرانمان/ با اخم خوابمان کردند/ و ما/ در خم کوچههای خوشبختیمان/ جا ماندیم .